جدول جو
جدول جو

معنی ذات الریه - جستجوی لغت در جدول جو

ذات الریه
التهاب و آماس در شش با درد و سرفه و تب و تنگی نفس، درد و ورم که بر اثر سرماخوردگی در ریه پیدا میشود
فرهنگ لغت هوشیار
ذات الریه
درد و ورم و چرکی که بر اثر سرماخوردگی شدید و آنفولانزا در ریه پیدا می شود، ورم شش، سینه پهلو، پنومونی
تصویری از ذات الریه
تصویر ذات الریه
فرهنگ فارسی عمید
ذات الریه
((تُ رّ یِ))
عفونت و التهاب در نسج ریه خصوصاً به وسیله میکربی به نام پنوموکوک
تصویری از ذات الریه
تصویر ذات الریه
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ذات العین
تصویر ذات العین
چشمدرد
فرهنگ لغت هوشیار
سودا داد و ستد، میانجی، جاور (حال) جاتک میانه دوکس یا جماعت دو جانبه: (باب بیستم - در اصلاح ذات البین و صله رحم)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذات البین
تصویر ذات البین
میان دو تن یا دو گروه، آنچه میان دو یا چند تن باشد از خوبی یا بدی، دوجانبه، دوجانبی، مشترک میان دو تن یا دو گروه، حالت و حقیقت رابطۀ دو تن یا دو دسته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ذات البین
تصویر ذات البین
((~. بَ))
آنچه میان دو کسی باشد از خوبی و بدی، شادی و اندوه
فرهنگ فارسی معین
دارایی خواسته دارایی خواسته. یا قلت ذات الید. تنگ دستی تهی دستی: شاید بود که از طول العهد غیبت من خبر وفات داده باشند و قاضی وقت بقلت ذات الید و علت اعسار نفقه با شوهری دیگر نکاح فرموده)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذات الشی
تصویر ذات الشی
پشین: روان (نفس) گوهر نهاد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذات الید
تصویر ذات الید
مال، ثروت، دارایی
فرهنگ فارسی عمید